مجله گالری ساعت درین

تاریخچه و بررسی برند ساعت کارتیه (Cartier)

تاریخچه و بررسی برند ساعت کارتیه (Cartier)

درباره تاریخچه و بررسی برند ساعت کارتیه (Cartier) باید گفت که کارتیه یک تولید کننده ساعت و جواهرات فرانسوی است که در پاریس مستقر است. ریچموند در سال 1998 مالکیت کامل شرکت را به دست گرفت و در سال‌های گذشته سهامدار جزئی بود.

به عنوان جواهرساز، بیشتر محصولات این برند علاوه بر فلزات گرانبها، با الماس و سایر سنگ های قیمتی تزئین شده است. چیزی که در مورد این ساعت ها متمایز است اعداد بزرگ رومی است که در کناره های صفحه ساعت قرار می گیرند.

اگرچه اولین ساعت های مردانه این برند در ابتدای قرن بیستم وارد بازار شد، اما این شرکت با جواهرات شروع به کار کرد. در این دوره، جرج لکولتر، که اکنون برند خواهر ریچموند محسوب می شود، قرارداد ساخت قطعات متحرک این ساعت ها را به عهده گرفت.

امروزه کارتیه حرکات ساعت را خودش انجام می دهد اما در گذشته از ظرفیت شرکت های دیگر برای این کار استفاده می کرد. بخش موتور انحصاری این برند تقریباً از سال 2005 فعالیت خود را آغاز کرد.

اگرچه از این برند مانند زیورآلات طلا چیزی جز ظرافت و زیبایی نمی توان انتظار داشت، اما طرح های آن کوچک و ظریف نیست. در مقابل، مجموعه های این برند اغلب ظاهری بزرگ، جسورانه و چشمگیر دارند.

قاب‌های پیچ‌دار، قاب‌های سخت و محکم و صفحه‌های برجسته ویژگی‌های زیبایی‌شناختی این ساعت‌ها را مشخص می‌کنند. به طور کلی این شرکت ترسی از استفاده از اشکال و طرح های غیر معمول و غیر معمول در ساعت های خود ندارد.

سطوح مختلف ساعت سازی در کارتیه امری عادی است و ساخته های آنها در شش شهر مختلف سوئیس پخش شده است. این شرکت همچنین سرمایه‌گذاری زیادی در تحقیقات انجام می‌دهد و تکنیک‌های پیچیده‌ای مانند کریستال‌های شفاف با منحنی‌های چشمگیر، باله‌های طلایی و پوشش‌هایی به سبک مخفی کاری را ترویج می‌کند.

در ادامه به منشا این برند می پردازیم.

تاریخچه و بررسی برند ساعت کارتیه (Cartier)

پیدایش برند: استاد و شاگرد

لویی فرانسوا کارتیه هنر را نزد هنرمند آدولف پیکارد آموخت. سپس در آنجا به کار خود ادامه داد. کارگاه آنها در خیابان مونتاگولی پاریس بود و پس از مرگ آدولف در سال 1847، لویی فرانسوا مدیریت کارگاه را بر عهده گرفت.

در این دوره لویی فرانسوا به دلیل استفاده هنری از پلاتین در آثارش شناخته شد. از آنجایی که استفاده از این فلز در فلزکاری ظریف نسبتاً دشوار است، با همتایان خود متفاوت است.

در آن دوره، جواهرات پلاتین به دلیل نقطه ذوب بالا و سختی نسبی پلاتین در مقایسه با طلا و نقره نادر بود. ایده پلاتین به عنوان یک فلز گرانبها جدید بود، بنابراین محصولات Cartier کاملاً نوآورانه بودند.

ارث خانوادگی: زمان پیشرفت و توسعه

در سال 1874، پسر لوئی فرانسوا، آلفرد، شرکت را بر عهده گرفت و به فکر توسعه بین المللی افتاد. در همین راستا بنر را به پایان نمایشگاه بین المللی سالانه لندن آورد. او بعداً در سال 1898 مکان جدیدی را در Rue de la Pey افتتاح کرد. این خیابان که از Place Vendome شروع می شود، به دلیل بوتیک های لوکس خود مشهور است.

طولی نکشید که پلاتین با ماده گران قیمت دیگری، الماس که اخیراً محبوب شده بود، جایگزین شد. از این رو تخصص این شرکت در کار با فلز طرفداران زیادی را به خود جلب کرده است. در این مدت، پسر بزرگ آلفرد، لوئیس، برای توسعه و بهبود ساعت تلاش کرد. او هم ساعت‌های بزرگ و هم ساعت‌های مچی از جمله ساعت‌های مردانه می‌ساخت.

در آن زمان بسیاری از مردان فکر می کردند که ساعت مچی فقط برای خانم ها مناسب است. بنابراین ساعت های جیبی را ترجیح می دادند. با این حال، لوئیس و برادران کوچکترش، ژاک و پیر، ساعت سازی مردانه را به یک دارایی ارزشمند تبدیل کردند.

اوایل دهه‌‌ی 90 میلادی: مجموعه‌‌های ماندگار

در زمان سلطنت ادوارد هفتم، شعبه کارتیه در لندن به عنوان جواهرساز سلطنتی انگلیس فعالیت می کرد. ژاک – برادر وسط – این شاخه در سال 1902 شروع به کار کرد.

پیر و ژاک قراردادهای متعددی برای ساخت جواهرات برای افراد سلطنتی بستند. از جمله این افراد می توان به ادوارد هفتم چولالانگکورن پادشاه تایلند، وارث فرانسوی دیزی فلوس، راکفلرها، واندربیلت ها و … اشاره کرد.

از سال 1900، Cartier مجموعه هایی از جواهرات پلاتین با الماس را ارائه می دهد که در بین خانواده سلطنتی محبوبیت زیادی پیدا کرده است. در همین حال، در سال 1899، نمونه اولیه ساعت طلایی الماس معرفی شد.

سانتوس: روح هوانوردی

آلبرتو سانتوس- دومون، برزیلی و یکی از پیشگامان صنعت هوانوردی، یکی دیگر از افرادی بود که سهم قابل توجهی در تولید ساعت های مچی داشت.

وارث مزرعه قهوه خود را وقف هواپیماهای سبک و سنگین مانند بالن، کشتی هوایی، هواپیما و هلیکوپتر کرد. او برای پرواز با هواپیمای خود به دو دست نیاز داشت، بنابراین ساعت های جیبی برای او مناسب نبودند. او از دوستان لویی کارتیه بود، بنابراین سعی کرد ساعتی مناسب برای این کار بسازد.

لوئیس ساعتی مربعی طراحی کرد که کاملا روی مچ آلبرتو قرار می گیرد و در دستش تکان نمی خورد. این ایده بعدها الهام بخش بسیاری از نسل های بعدی خط تولید سانتوس شد.

ساعت 1904 نه تنها به دلیل قاب مربعی چشمگیرش، بلکه از بسیاری جهات دیگر نیز متمایز است. شهروندان شاهد بودند که خلبان تاریخی ساعت مچی شخصی خود را در حالی که برای پرواز آماده می شد، به دست داشت.

بنابراین کارایی چنین ساعتی که هر دو دست را درگیر نمی کند در حرفه این مرد به وضوح دیده می شود. این مطمئناً باعث شده است که ساعت به عنوان یک ابزار مناسب برای مردان و زنان دیده شود.

تانک: اسطوره‌‌ی جنگ جهانی

لویی کارتیه اولین ساعت تانک را در سال 1917 در طول جنگ جهانی اول ساخت. در آن زمان، ساعت اصلی کارتیه – محصول نهایی لوئیس در آن زمان – یک ایده بکر، هرچند ناشناخته در نظر گرفته می شد. نام “تانک” پس از فاش شدن خلقت لوئیس به وجود آمد. او این ظاهر را به شکل تانک های مربعی از جنگ جهانی اول خلق کرد. در واقع پایه های گرد صاف متصل به طرفین آن یادآور زنجیر تانک بود.

ادموند یگر که از سال 1907 قراردادی را برای ساخت حرکات انحصاری کارتیه امضا کرده بود، این جنبش را طراحی کرد. همانطور که لوئیس به دنبال تکمیل طراحی فانتزی اساطیر مدرن بود، تسلط یاگر بر اجزای متحرک ظریف دوزی از واقعیت را به فانتزی او اضافه کرد. علاوه بر ایجاد قطعات متحرک، یگر با لوئیس برای ایجاد شبکه گیره ای که در تانک مدل 1917 می بینیم کار کرد.

پانتیر: گربه‌‌ی خانگی مزون

پانتییر یا پانتر به گربه وحشی اطلاق می شود که نماد مجموعه ای از ساعت ها و جواهراتی که با این طرح خاص ساخته شده اند. این برند برای اولین بار در سال 1914 از نماد پلنگ در ساعت های زنانه استفاده کرد.

صورت و تاج مدل های اولیه شبیه به ساعت های پلنگ امروزی بود، اما قاب آن گرد بود. البته در مدل های اولیه محافظ تاج که جزء رایج مجموعه فعلی است قابل مشاهده نیست.

مدل دایره ای اصلی دارای طرح پوست پلنگ سیاه بود و از عقیق و فلزات گرانبها مانند پلاتین و رزگلد استفاده می کرد. برخلاف مدل قبلی، ساعت مدرن Panther de Cartier ظاهری مربعی شبیه به ساعت سانتوس داشت. بر خلاف قاب صاف مدل اول، قاب پلنگ دارای نقش برجسته گرد بود.

اگر Panther در مجموعه فعلی خود نشانه هایی از Black Panthers گرفته است، این کار را با ظرافت انجام داده است. برای مثال این مشکل در نمونه های طلا و نقره دیده می شود. سخت افزار طلایی و نقره ای روی بند ساعت یادآور رنگ های پلنگ آفریقایی است اما ایده پلنگ از کجا آمد؟ یکی از دوستان نزدیک لویی کارتیه، ژان توسن، به دلیل علاقه اش به پلنگ های آفریقایی، لقب «پلنگ» را گرفت.

از سال 1933، به عنوان مدیر بخش جواهرات این شرکت، نه تنها مجموعه های جواهرات، بلکه تصویر کلی برند را نیز تشکیل داد. به این ترتیب در سال های بعد پلنگ سیاه به وضوح به مشخصه اصلی محصولات و سفارشات این مزون تبدیل شد.

مجموعه ای از مجموعه های لوکس

در پایان قرن بیستم، این شرکت بخشی از مجموعه ای از کالاهای لوکس مختلف بود. برای اولین بار در سال 1979 شرکت هلدینگ کارتیه موند شرکت های مختلفی را تحت عنوان این برند به عنوان یک چتر گردآوری کرد.

یک دهه بعد، اعضای بزرگی مانند  دانهیل، پیاژه و بوم اند مرسیه  مدیریت گروه را بر عهده گرفتند. در آن زمان، ریچموند سهام کارتیه موند را خریداری کرد.

این شرکت در حدود سال 1993 به عضویت گروه Lux Vendome درآمد. نام این گروه به فروشگاه معروفی به نام میدان وندوم اشاره دارد که در سال های اولیه تاسیس این شرکت در میدان جواهرات پاریس افتتاح شد.

سپس، در سال 1996، گروه Vendome مالکیت Vacheron Constantin را به دست گرفت، که در طول تاریخ از جنبش های کارتیه استفاده کرده است. ریچموند در نهایت در سال 1998 مالک کل مجموعه لوکس Vendome شد.

برندی کلاسیک، ساختی مدرن

اگرچه این شرکت مدت‌ها به عنوان ساعت‌ساز جایگاه بالایی داشت اما در دهه 2000 تلاش کرد آخرین آرزوی خود یعنی مهر ژنو را برآورده کند. برای دریافت جایزه پوینکن ژنو، قطعات متحرک باید در داخل تولید می شد.

بنابراین، در سال 2005، ریچموند ساعت ساز فرانسوی کارول فورستیر کاساپی را به عنوان مدیر بخش تولید حرکت منصوب کرد. از سال 2000، کارول با بخش قطعات متحرک ریچموند، از جمله پیاژه، ون کلیف و آرپلز کار کرده است.

او قبلا در Renaud et Papi، تامین کننده لوازم جانبی ساعت برای مجموعه Audemars Piguet کار می کرد. بنابراین، او با ساعت سازی سطح بالا آشنا بود که باعث شد کارتیه به یک ساعت دقیق و حساب شده تبدیل شود. او به همراه تیم طراحی و تولید به تجهیزات سخت افزاری نیاز داشت. بنابراین در سال 2007، تیم او مدیریت یکی از واحدهای تولیدی راجر دابیوس را که اخیراً توسط ریچموند خریداری شده بود، بر عهده گرفت.

سرانجام، در سال 2008 این شرکت توپ پرنده بالون بلو را راه اندازی کرد که با اولین قطعات متحرک طراحی شده توسط کارول و تیمش تولید شد.

بالن بلو

Balon Blu با شکل منحصر به فرد خود به طور غیرمستقیم هم به تاریخ و هم به هویت این جواهرساز-ساعت ساز اشاره دارد. اول از همه، قاب چنبره و تاج کابوشون در ساعت 9 نمایانگر شکل یک حلقه یاقوت کبود است اما این ساعت به طور غیر مستقیم به نماد این برند یعنی پلنگ سیاه نیز اشاره دارد. این ساعت یادآور گل سینه ای است که شرکت در سال 1949 برای والیس سیمپسون، دوشس آمریکایی ویندزور ایجاد کرد.

این گل سینه دارای یک پلنگ سیاه خروشان است که از یاقوت کبود آبی کروی در جلو محافظت می کند. بنابراین در نام ساعت از «بالون آبی» استفاده می شود.

محافظ تاج ساعت، پاهای یک پلنگ سیاه را به تصویر می کشد که در اطراف یک سنگ قیمتی لاجورد قرار گرفته است. یکی دیگر از ویژگی های متمایز این ساعت، شکل عالی آن است.

برای ایجاد انحناها در کریستال ها، شیشه سازان با احتیاط شیشه را نرم می کنند زیرا با مشعل به شکلی در می آید. در حالی که بیشتر ساعت‌های لوکس بر کریستال یاقوت کبود تمرکز می‌کنند، شیشه‌های معدنی گزینه بهتری برای ایجاد اشکال غیرمعمول، به‌ویژه شکل‌های محدب هستند.

پس از این مرحله، کریستال های شیشه ای قبل از اینکه ساعت ساز آنها را در ساعت وارد کند، با دقت با دست شسته می شوند. Ballon Blu مانند مدل Tank نمونه ای از ساعت سازی سنتی با بهره گیری ذوقی از هنر جواهر است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *